☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠ دل نوشته های دو دختر و مطالبی دخترونه
| ||
تبلیغات متنی |
نگاهی گذرا به زندگی پیامرسان کربلا حضرت زینب سلام الله علیها سرّ نی در نینوا میماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود تولد تولد آن حضرت در پنجم جمادیالاول ششمین سال از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه طیبه, سومین فرزند علی و فاطمه علیهالسلام پا به عرصه وجود گذاشت[1] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نام زینب را برای وی برگزید.[2] کودکی روزی امیرالمؤمنین علیه السلام زینب را که در سن طفولیت بود روی زانوی خود نشانید و به او فرمود: بگو احد ـ (یعنی یکی) ـ گفت احد: فرمود: بگو اثنین ـ ( یعنی دوتا) ـ زینب ساکت شد علی علیه السلام به او گفت: سخن بگو زینب گفت: زبانی که به گفتن یکی گردش کرده چگونه دوتا بگوید. علی علیه السلام دختر را به سینه چسباند و او را بوسید.[3] ویژگیهای اخلاقی 1. عبادت: تهجد و شبزندهداری حضرت زینب سلام الله علیها هرگز ترک نشده, حتی شب یازدهم محرم, در این مورد از حضرت سجاد علیه السلام روایت شده که فرمود: «آن شب عمهام زینب را دیدم در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است.[4] » امام حسین علیه السلام هنگامی که برای وداع پیش زینب آمد در بین سخنانش فرمود: «خواهرجان مرا در نماز شب فراموش نکن.»[6] * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * در بین اصحاب ائمه, حضرت زینب مقام ویژهای دارد, تا حدی که میتوان گفت, اگر حضرت زینب سلام الله علیها نبود, شاید از اسلام هم خبری نبود چه اینکه آن بزرگوار از عصر عاشورا رسالتی سنگینتر از رسالت حسین را بر دستهای علیوار خویش گرفت و آن ادامه نهضت کربلا, علیه جنایت, دروغ و وحشت و اختناق است و آن هم در اوضاعی که قهرمانان انقلاب مردهاند و مردان پیشگام اسلام دم فروبستهاند. تولد تولد آن حضرت در پنجم جمادیالاول ششمین سال از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه طیبه, سومین فرزند علی و فاطمه علیهالسلام پا به عرصه وجود گذاشت[1] پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نام زینب را برای وی برگزید.[2] کودکی دختر بزرگوار فاطمه سلام الله علیها با اینکه بیش از پنج یا شش سال بیشتر وجود مقدس مادرش را درک نکرده بود, اما چنان تربیتشده بود که از فاطمه سلام الله علیها روایت و حدیث نقل میکرد, حتی برخی از تاریخنویسان خطبه فدک را به ایشان رساندهاند. او در کودکی به کمال و رشد رسیده بود, نقل میکنند که: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام زینب را که در سن طفولیت بود روی زانوی خود نشانید و به او فرمود: بگو احد ـ (یعنی یکی) ـ گفت احد: فرمود: بگو اثنین ـ ( یعنی دوتا) ـ زینب ساکت شد علی علیه السلام به او گفت: سخن بگو زینب گفت: زبانی که به گفتن یکی گردش کرده چگونه دوتا بگوید. علی علیه السلام دختر را به سینه چسباند و او را بوسید.[3] ویژگیهای اخلاقی 1. عبادت: تهجد و شبزندهداری حضرت زینب سلام الله علیها هرگز ترک نشده, حتی شب یازدهم محرم, در این مورد از حضرت سجاد علیه السلام روایت شده که فرمود: «آن شب عمهام زینب را دیدم در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است.[4] » مرحوم بیرجندی در کتاب خود کبریت احمر میگوید: «برخی مقاتل معتبره از امام سجاد علیه السلام نقل کردهاند که فرمود: عمهام زینب با تمام مصیبتهایی که بر او وارد شده بود از کربلا تا شام, هیچگاه نوافل خود را ترک نکرد.»[5] امام حسین علیه السلام هنگامی که برای وداع پیش زینب آمد در بین سخنانش فرمود: «خواهرجان مرا در نماز شب فراموش نکن.»[6] 2. شجاعت: هنگامی که اسرا را وارد مجلس ابن زیاد میکردند, زینب کبری بهطور ناشناس وارد مجلس وی شد و در گوشهای نشست. پسر مرجانه پرسید: این زن کیست؟ گفتند: او زینب دختر علی علیه السلام است. عبیدالله گفت: شکر خدای را که شما را رسوا کرد و دروغگوییهای شما را آشکار نمود. ناگهان دختر علی علیه السلام چون شیری به خروش آمد و فرمود: فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و آنها غیر از ما هستند. پسر مرجانه گفت: چگونه دیدی آنچه خداوند با برادرت نمود؟ زینب سلام الله علیها فرمود: جز نیکی چیزی ندیدم, زیرا خداوند شهادت را بر آل پیغمبر مقدر فرموده و ایشان بهسوی خوابگاه همیشگی خود شتافتند, ولی به همین زودی, خداوند تو و ایشان را با هم برای حساب جمع میکند. در آن هنگام بنگر که رستگاری از آن کیست؟ ای پسر مرجانه, مادرت به عزایت بنشیند. اینجا بود که ابن زیاد از فرط غضب, دیوانهوار تصمیم به قتل زینب گرفت, ولی او را منصرف کردند.[7] ابن حجر عسقلانی در مورد شجاعت حضرت زینب سلام الله علیها میگوید: «زینب سلام الله علیها مجسمه شجاعت و شهامت بود.»[8] علامه شرفالدین نیز در این باره میگوید: حضرت زینب سلام الله علیها در زیباترین و شگفتترین صورت شجاعت درخشید.[9] 3. غیرت: در مجلس یزید یک مرد شامی از یزید خواست که فاطمه حوریه دختر امام حسین را به عنوان کنیز به او ببخشد, اما با اعتراض حضرت زینب سلام الله علیها روبهرو شد, و زینب سلام الله علیها فرمود: نه این فاسق نمیتواند چنین کاری بکند, مگر اینکه از دین جدم خارج شود. آن مرد شامی پرسید, این زن کیست, یزید گفت زینب دختر علی است, شامی گفت: ای یزید, لعنت خدای بر تو باد. آیا تو فرزندان پیغمبر را میکشی و اهل بیتش را اسیر میکنی؟ من فکر میکردم اینان اسیران رومی هستند. یزید برآشفت و دستور قتل آن مرد را صادر کرد.[10] 4. ایثار: زینب در عاشورای حسینی هر آنچه داشت در طبق اخلاص گذاشت و به پیشگاه الهی تقدیم نمود. رهاکردن همه زندگی, شوهر و فرزندان خود در مدینه و تقدیم کردن دو فرزند برای شهادت در رکاب برادر, تحمل کردن قتل و غارت, به اسیری بردن, هتکحرمت وی در جریان اسارت, تقسیم غذای خود در بین اسرا و تحمل گرسنگی, همه نشانه ایثار و ازخودگذشتگی حضرت زینب سلام الله علیها است آن حضرت بارها خود را پیشمرگ حضرت سجاد علیه السلام میکرد و او را از مرگ حتمی نجات داد. 5. صبر و استقامت: استقامت و صبر حضرت زینب سلام الله علیها در رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و شهادت مادر و پدر بزرگوارش و شهادت امام حسین و امام حسن علیهماالسلام و فرزندانش ستودنی است و از همه مهمتر صبر آن بزرگوار بعد از حادثه عاشورا درس صبر و استقامت به ما میآموزد. علامه مامقانی در این باره میگویند: «زینب در صبر و استقامت, بینظیر و یگانه است.»[11] 6. حجاب: علامه مامقانی درباره حجاب حضرت میگوید: «زینب در حجاب و عفاف یگانه است, احدی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند.»[12] حضرت زینب به حجاب اهتمام بسیار میورزید چه اینکه حجاب را مصونیت برای زن میدانست. جهاد در راه دین وقتی امام حسین علیه السلام بر علیه ظلم و ظالم قیام کرد, زینب کبری سلام الله علیها احساس کرد که باید در این جهاد و مبارزه شرکت کند, او در این راه از مال و منال و شوهر گذشت. او با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر دست کشید و فرزندان خود را نیز همراه خود به قربانگاه آورد او در همهجا یاری مهربان و دلسوز برای رهبر این قیام و نهضت بود. مشاور امام حضرت زینب سلام الله علیها با رأی و تدبیری که داشت, در بسیاری اوقات امام سجاد علیه السلام در کارها با او مشورت میکرد. وقتی اسرا در شام مشغول عزاداری بودند, یزید از عملکرد آنان احساس خطر کرد و بهدنبال امام زینالعابدین فرستاد, زینب سلام الله علیها وقتی از این امر آگاه شد, خدمت ان حضرت عرض کرد: ای نور دیده, با یزید پلید جز با کلام نرم سخن مگو, زیرا که او ظالمی است بسیار ستمکار و شقی, از عذاب الهی نمیترسد و از رسول خدا و ولی او نیز حیایی ندارد.[13] وفات مشهور است که آن حضرت در سال شصت و دوم از هجرت در قریه راویه دمشق در اثر جراحات و صدمات حادثه جانسوز کربلا چشم از جهان فرو بستند. ...................................... [1] . زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دکتر شهیدی, ص 244. [2] . زینب کبری, ص 17. [3] . ریا حسین الشریعه, ج 3, ص 54. [4] . همان, ص 61. [5] . زندگی حضرت زینب، رسولی محلاتی, ص 289. [6] . همان. [7] . منتهیالامال, ج 1, ص 486 ـ تاریخ التواریخ, ج 3, ص 60. [8] . الاصابه, ص 8. [9] . عقیله الوحی, ص 24. [10] . منتهیالامال, ج 1, ص 512 ـ ترجمه لهوف, ص 123. [11] . تنقیح المقال, ج 3, ص 79. [12] . همان. [13] خصایص زینبیه, ص294. تبیان ـ شماره33 ,فروردین ـ اردیبهشت سال 78 [ دوشنبه 90/1/22 ] [ 1:24 صبح ] [ دو دختر ]
|
|
[ طراحی : جــــــــــوک نــــــــــت ] [ Weblog Themes By :sio.parsiblog.com ] |